زبان واحد

یه چیزی که راجع به زبان خیلی زیباست و هرچقدر به ریشه ی کلمه ها بیشتر توجه کنیم بیشتر متوجهش میشیم اینه که چقدر زبان های مختلف توی تکامل به همدیگه کمک می کن و به اصطلاح با هم واژه رد و بدل می کنن. و توی خود اون زبان ها هم کلمه ها رو اونقدر تغییر میدن که تبدیل میشن به کلمه هایی که تلفظشون راحت تره. شاید به نظر این قضیه خیلی ساده و پیش پا افتاده باشه مثل اینکه دیگه برای ما عادی شده که گاهی به جای کلمه ی موسیقی از واژه ی موزیک استفاده کنیم.( و تازه کلی هم جر و بحث علمی هستش که این کلمه از ایران وارد کشور های اروپایی شده و دوباره برگشته به ایران یا نه!) ولی حقیقت اینه که زبان هر جامعه ای، فرهنگ اون جامعه رو می سازه ( “این” پست رو بخونید بهتر از من توضیحش میده) و بنابراین با رد و بدل کردن کلمات درواقع فرهنگ این دو جامعه داره با هم رد و بدل میشه و این به نظر من که خیلی زیباست که بتونی توی این فرهنگ با یه آدم دیگه ای اونور دنیا سهیم باشی.

توی زبان شناسی یک تئوری ای وجود داره که میگه این تبادل زبانی تا اونجایی ادامه پیدا خواهد کرد که یه روزی تمام کشورهای جهان از یک زبان مشترک استفاده کنن؛ زبانی که کامله و آسونه و از همه ی زبان هایی که قبلش وجود داشتن یه چیزی گرفته و حتی شاید لازمه ی صلح جهانی باشه.

کاشکی یه روز برسه که همه بتونیم زبون همدیگه رو درست بفهمیم.

پ.ن: اطلاعات من از زبان شناسی محدود به چند تا کتابی میشه که برای تفریح و علاقه مطالعه کردم. اگر کسی در هر موردی در این وبلاگ اطلاعات بیشتری داره و در حرف هام غلطی پیدا کرده، خواهش می کنم بهم بگه که هم از جهالت در بیام و هم حرفم رو تصحیح کنم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *