لبخند
یک هفته ای شده که هر روز صبح یا ظهر یا نیمه شب یا یه ساعتی که اصلا اختراع نشده، از خونه میزنم بیرون و میرم توی پارک نزدیک خونه پیاده روی. اگه نزدیکای ده، یازده برم کلی پیرزن و پیرمرد میبینم که اونا هم مثل من با لباس ورزشی اومدن که توی پارک تند […]

