یکتارسولزاده متولد سال 1381 اهل تهران، فارغ‌التحصیل مهندسی پزشکی و عاشق پژوهش و مهم‌تر از آن آموزش به دیگران است. او سالها عمرش را صرف انتخاب یک مسیر واحد برای زندگی اش کرد و هنوز هم از این کار دست برنداشته، با این حال هرچه بیشتر پیش می‌رود، بیشتر ایمان پیدا می‌کند که برای این کار ساخته نشده است و دلش میخواهد بیشتر ماجراجویی کند.

اولین کتابی که یکتا در زندگی اش خواند کتاب سارا کورو بود.( البته اگر کتاب چهار صفحه‌ای “اشک تمساح”  را حساب نکنیم که وقتی اول ابتدایی بود و هنوز الفبا را کامل یاد نگرفته بود، از کتابخانه مدرسه گرفت و مادرش در راه برگشت برایش خواند .) و از همان زمان بود که یکتا به ارزش تخیل و امید پی برد. بعدها فهمید که تاریخ را در زندگی اش نه با ماه و روز، بلکه با اسم کتابی که آن زمان می‌خواند در خاطرش نگه می‌دارد. پس اگر روزی از او پرسیدید کی این اتفاق برایت افتاد و او جواب داد آخرهای کتاب “چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم”، زیاد تعجب نکنید!